گزارش تعطيلات 10
سه شنبه خاله مينا اينا اسباب كشي كردن و اومدن شدن تقريبا همسايه ما و ديگه محدثه نزديكمونه و از اين بابت خيلي خوشحالي منم خيلي خوشحالم كه بالاخره خواهرم اومده نزديكم به خصوص محيا جيگر كه عشقه منه چهارشنبه شب، اول يه سر رفتيم خونه خاله اينا و بعد از اونجا رفتيم خونه ماماني چون عمو شاپورينا از تبريز اومده بودن و بايد ميرفتيم ديدنشون - تو با پريا و پارميدا بازي كردي و تو خونه هم ميگفتي كه ازشون خوشت اومده 5 شنبه خواب موندم و نرفتم دانشگاه و از فرصت استفاده كرديم و نهار رفتيم خونه زن دايي مريم و موقع برگشتن پارسا و سينا رو هم با خودمون آورديم و انگار دنيا رو به تو داده بودند بس كه خوشحال بودي از وقتي هم رسيديم خونه مشغول بازي شدين با كا...
نویسنده :
مامان
10:17